در پژوهش حاضر با عنوان اخلاق انسان در تعامل با طبيعت,به اين مساله پرداخته شده است كه ارتباط
انسان با طبيعت در اثر ...
چكيده:
در پژوهش حاضر با عنوان اخلاق انسان در تعامل با طبيعت، به اين مسأله پرداخته شده است كه ارتباط انسان با طبيعت در اثر نوع جهان بيني بشر در اعصار گوناگون گاه در معرض افراط قرار گرفته و تا سرحد پرستش طبيعت نيز پيش رفته است و گاه به تفريط كشيده شده و به طور مطلق از اين موهبت الهي بهره كشي گرديده است. الگوي رفتار صحيح باطبيعت مهمترين نياز آدمي در طول زمان بوده و هست و اسلام به عنوان طليعه دار پرچم كامل ترين و جامع ترين دين الهي بايد بتواند براي رفع نياز بشر پاسخگو باشد به همين منظور محقق سعي بر ارائه راهكارهايي اسلامي داشته كه با رويكردي ديني ارتباط علمي و عملي انسان را بيان نموده و به كيفيت تعامل انسان با طبيعت سامان بخشد؛ لذا با كنار هم قرار دادن منابع اسلامي اعم از قرآن، فقه، حديث، اخلاق و كلام اسلامي، به روشي توصيفي استنباطي، اين ارتباطات را دسته بندي نموده و به تحليلي عميقتر جهت پي ريزي رفتار صحيح و عادلانه براي انسانها در قبال طبيعت دست يافته است. بدين ترتيب تأثير اخلاق اسلامي در تعامل با طبيعت اثبات و بُعد ديگري از جامعيت اسلام در پاسخ گويي به انتظارات بشر مشخص گرديد.
ضرورت و اهداف تحقيق:
طبيعت و محيط اطراف زندگي انسان از مهم ترين عواملي است كه ارتباط مستمر انسان با آن و تأثيرات متقابل انسان از آن نقش ويژهاي در سير تكامل انسان به عنوان خليفه خداوند در زمين خواهد داشت. كاربردهاي ويژه طبيعت در مسير تكامل بشر، از چنان جايگاهي برخوردار است كه ما را ملزم به توجهي خاص به اين بخش از عالم هستي مينمايد. با اين توصيف انواع تعاملاتي كه انسان ميتواند با طبيعت اطراف خود برقرار كند، از جمله مسائلي است كه بايد مورد بررسي قرار گرفته و در هر نوع از اين ارتباطات، بايدها و نبايدهاي اخلاقي تعريف و تبيين گردد. در اين پژوهش محقق بر آن است كه با استخراج انواع روابط انسان در تعامل با طبيعت حدود و صغور اين رابطه را بر اساس مباني اخلاق اسلامي تعيين نمايد.
انسان در تعامل عملي با طبيعت از منظر اسلام:
1ـ بهره گيري از طبيعت:
در اديان گذشته به خصوص در دوره مسيحيت استفاده از نعمتهاي خدادادي در طبيعت ناروا معرفي شده و مردم به ترك استفاده از مواهب طبيعي دعوت شدهاند. در دوران جاهليت نيز مردم بر اثر پيروي از پدران خويش به خرافاتي دچار شده بودند كه بهره وري برخي از طبيعت را بر خود ممنوع كرده بودند. آنان برخي از حيوانات را بر خود حرام كرده و نيز در زراعت و ثمره كشاورزي و باغداري خود مواردي را غيرقابل استفاده ميدانستند. (مائده/103) خداوند درباره بحيره و سائبه و وصيله و حام حكمي نكرده است ولي كافران بر خدا دروغ ميبندند.
2ـ حفظ طبيعت:
قرآن كريم در بحث بهره گرفتن از طبيعت ميفرمايد «بخوريد و بياشاميد اما اسراف نكنيد كه خدا اسراف كاران را دوست ندارد» (اعراف/31) تعامل در مصرف و لزوم بهره گيري مناسب و نيز حفظ مواهب الهي در روايات نيز به خوبي ديده ميشود. در روايات اهل بيت(ع) به آلوده كردن طبيعت و تخريب آن توجه شده است و در هر يك از ابعاد آن عواقبي در نظر گرفته شده است. امام صادق(ع): درختان ميوه دار را قطع نكنيد كه خدا بر شما عذاب فرو آورد. امام علي(ع): از بريدن درخت سبز و تر پرهيز شود مگر براي ضرورت. پيامبر اكرم(ص) در باب حيوانات نيز ميفرمايد:هر كس گنجشكي را به ناحق بكشد خداوند روز قيامت از او بازخواست كند.
3ـ عمران طبيعت:
خداوند سبحان كه رداي خلافت را بر اندام موزون انسان وارسته پوشانيد آبادسازي قلمرو خلافت را از جمله وظايف جانشين خود قرار داد و فرمود:او شما را از زمين آفريد و بر آباداني زمين گماشت. (هود/61) اولين نتيجه حاصل از عمران و آباداني، ايجاد فضايي مطلوبتر براي زندگي بشر است. بايد توجه داشت كه آباداني زمين منحصر در زرع و غرس نميباشد، بلكه دانشمندي كه با تلاش و تحقيق خود در رفع مشكل علمي جامعه ميكوشد يا پزشكي كه در جهت يافتن راه حل درمان بيماريها تلاش ميكند و... هر يك به نوبه خود در آباداني زمين ايفاي نقش مينمايد.
4ـ كنترل طبيعت:
بيان شد كه خداوند هستي را تحت اراده انسان قرار داد و با انتساب انسان به سمت خليفه الهي در زمين، انسان را ملزم به رفتار و منشي در خور جايگاه خليفه بودنش نمود. اما لازمه زندگي در زمين و به عبارتي حيات مادي بهره مندي از طبيعت است كه اين بهره مندي در پارهاي از مراتب نيازمند كنترل انساني است. دامنه كنترل طبيعت كه از حيوانات گرفته تا هوا و آب و زمين، همگي را در برمي گيرد، نشأت گرفته از رشد عقل و علم بشر است. فلذا با پيشرفت علم و صنعت محدوده اين كنترل فراتر رفته و فضا و كرات ديگر را نيز در برخواهد گرفت. از امام صادق(ع) مأثور است كه:زندگي بدون احراز سه عامل حياتي گوارا نيست هواي پاك و تميز، آب فراوان و زمين حاصلخيز و قابل كشت و زرع. خداوند در كنار تأمين اسباب و عناصر محوري حيات بشر انسان را ملزم به شناخت، تحصيل و نگهداري از اين مواهب نموده است؛ لذا آدمي ملزم است كه درباره اصل هوا، كيفيت بهره برداري از اين امانت الهي و چيزهايي كه آن را آلوده و بيمار ميكند و نحوه پالايش آن كارشناسي دقيق نموده و اجرا كند و درباره اصل آب گوارا، كيفيت انتفاع از اين ذخيره خدايي و اشيايي كه آن را آلوده و مريض ميكند و اموري كه در تطهير و تنظيف آن مؤثر است و نحوه تصفيه آن، ابتكار فني حاصل گردد.
5ـ تكريم طبيعت:
انسانها بسته به هدفشان در زندگي و به طبع نوع منش و رفتارشان كرامت خود را تثبيت و تقويت و يا بالعكس تضعيف و حتي معدوم ميكنند. قائل شدن حقوق براي حيوانات در اسلام بارزترين نشانه جهت تثبت كرامت طبيعت است كه البته در تعاملات گوناگون انسان با محيط پيرامونش قابل بيان ميباشد. پيامبر اكرم(ص) در باب نحوه ارتباط با حيوانات ميفرمود:1ـ نهي از كشتن زنبورعسل. 2ـ منع داغ نهادن و نشانه گذاري در چهره حيوانات. 3ـ نهي از زدن بر چهره و سر و روي حيوانات. 4ـ عدم اجازه بر سوزاندن هيچ حيواني با آتش. 5ـ منع دشنام و بدگويي به خروس چرا كه فرمود:اين حيوان، انسان را براي اداي نماز بيدار ميكند.
شايان ذكر است، پاياننامه «اخلاق انسان در تعامل با طبيعت از منظر اسلام» پژوهش پاياني «جميله محمدي تمنائي»، براي اخذ مدرك سطح 2 مدرسه علميه الزهرا(س) تهران است كه در تابستان 1388 دفاع شده است و استاد راهنماي آن «سميه فودازي» و استاد مشاور آن «زهرا طليعه عليا» است. /9193/پ202/ي